اسیر سرسخت؛ خاطرات زندانبان ویتنامی «جان مک کین» از او در زندان «هانوی هیلتون»

خلبان نیروی دریایی، جون مک کین، به عنوان اسیر جنگی در زندان مخوف هانوی موسوم به «هانوی هیلتون» (Hanoi Hilton) اسیری پر طاقت و سمج، صادق و عاشق کتاب میشناختنش که بحثای تندی رو با زندانبانان ویتنامی خود بر سر جنگ براه مینداخت. یکی از این زندانبانان، که رییس زندان مخوف هائو لو در هانوی بوده، اختلافات لفظی با زندانی مشهور این زندان رو به یاد داشته و میگه که سرسختی و موندن مک کین بر نظرات و باوراش در مورد جنگ باعث شده که ایشون به عنوان رییس زندان اونو تشویق کنه.

سرهنگ بازنشسته تران ترونگ دویت در این باره میگه:” سرسختی و لجبازی، دیدگاه ثابت و استوار اون بود که هنگام بحث کردن برام جذابیت داشت”. در سالای بعد از پایان جنگ ویتنام، جون مک کین که روز شنبه گذشته بر اثر دچار شدن به مریضی سرطان مغز پیشرفته در سن ۸۱ سالگی درگذشت، دشمنانی که روزگاری اونو اسیر کرده بودن بخشید و به عادی سازی روابط دو کشور و ایجاد رابطه دوستانه بین اونا کمک بسیاری کرد.

دوران پنج سال و نیمه زندانی شدن اون در «هانوی هیلتون» در اکتبر ۱۹۶۷ شروع شد.
در بیست و سومین ماموریت خود بر فراز ویتنام و بعد از ساقط شدن بمب افکن اسکای هاک اش بر فراز دریاچه تراک باخ در هانوی، خلبان جون مک کین رو به یه زندان فرانسوی مخوف در همون نزدیکیا منتقل کردن. ایشون رو در حالی که با یه پا و هر دو دست شکسته در درون دریاچه بود دستگیر کردن و به زندانی سرد و شلوغ و البته بدنام بردن که بیشتر از ۵۰۰ اسیر جنگی دیگه هم در اون حضور داشتن.

دستگیرکنندگان خیلی زود فهمیدن که پدر مک کین از فرماندهان ارشد نیروی دریایی آمریکا س و اسیر جوون خیلی زود لقب «ولیعهد سلطنت» (Crown Prince) رو گرفت. اونا در اول تلاش کردن در حرکتی تبلیغاتی اونو آزاد کنن اما مک کین خود از آزادی دوری ورزید و اعلام کرد که فقط با دوستان و هم زندانی هاش از «هانوی هیلتون» میره.

سالای اول اسارت واسه جون مک کین جوون خیلی سخت گذشت. واسه یه مدت طولانی ایشون رو در سلول تکی نگه داشتن طوری که به اسهال خونی گرفتار شد.
واسه چند ماه متوالی فقط به اون مقداری نون و سوپ کدو می دادن. اون با کوبیدن مشت خود به دیواره های کلفت بتونی زندان با بقیه زندانیان رابطه برقرار می کرد.
مک کین در کتاب خاطرات خود در مورد زندگی در سلول تکی میگه که این حالت اونو بسیار تندخو و بداخلاق کرده بود و اون واسه جلوگیری از دپرس شدن همیشه با صدای بلند به نگهبانان بدوبیراه می گفت.

بعد از اون بود که شکنجه ها و استنطاقا شروع شد.
مک کین بعد از آزاد شدن از زندان در سال ۱۹۷۳ درباره این دوران اینجور می نویسه:” منو با طناب بستند و اون شب رو در حالی که دست و پایم رو بسته بودن در حالت نشسته به صبح رساندم. واسه ۴ روز بعد هر دو یا سه ساعت یه بار به وسیله نگهبانان جور واجور کتک زده می شدم. پای چپم دوباره شکست و دنده ام ترک برداشت”.

سرهنگ دویت اما اظهارات مک کین و بقیه در مورد بدرفتاری و شکنجه زندانیان رو رد کرده و میگه که اون هر زندانبانی که دست به این کارا می زد و از قوانین پیروی نمی کرد رو شدیدا تنبیه می کرده. ایشون در این باره میگه” هیچ شکنجه ای در کار نبود، مردم ویتنام اونو نجات دادن”. دویت میگه که در سالای پایانی زندانی بودن مک کین رابطه اش با اون گرم تر شد:” در خارج از ساعات کاری، ما همدیگه رو دوست حساب می کردیم. اون به من انگلیسی آموخت… اون مهارتای خوبی در تدریس داشت”.

این مطلب را هم بخوانید :   با ۱۰ مورد از قوی ترین و مرگبارترین سلاح های انفرادی سال ۲۰۱۸ آشنا شوید

جون مک کین در خاطرات خود پس از خلاص شدن از زندان گفته که شرایط اون در اوایل دهه ۱۹۷۰ کمی بهتر شد، چیزی که خود از اون با نام «دوران مسافرتای دریایی» یاد می کنه.
اون می تونست نوشتجات تبلیغاتی در مورد هو شی مین، رهبر کمونیست انقلاب ویتنام بخونه و به اون اجازه داده شد که همراه با بقیه اسرای آمریکایی در حیاط زندان قدم بزنه، اسرایی که واسه هر بخش از زندان نامبرده اسامی مختلفی براساس هتلای لاس وگاس انتخاب کرده بودن.

زندانبان قبلی اون اما بهتر می دونه در مورد خاطرات خوب خود با جون مک کین صحبت کنه، خاطراتی مثل شوخیا، صحبتای اونا در مورد خونواده ها و سفرها و حتی جفنگ گفتن هاشون در مورد زنان. دویت در حالی که لبخند می زنه میگه:” ما با هم می خندیدیم و موافق این نکته بودیم که زنان در سراسر جهان مثل هم هستن، اونا از زبون بازی خوششون میاد، دوست دارن اوقات تلخی کنن و حسود هستن”.

مک کین در سال ۱۹۸۱ به حضور دراز مدت خود در ارتش پایان داد و وارد دنیای سیاست شد و در آخر تونست به عنوان سناتور جمهوری خواه آریزونا به مجلس سنا راه یابد. با این وجود، خاطرات و تجربیات اون در «هانوی هیلتون» واسه همیشه بر زندگی اون تاثیر گذاشت. دونالد ترامپ در دوران رقابتای انتخاباتی خود عنوان کرده بود که مک کین رو قهرمون جنگ نمی دونه چون ایشون رو در ویتنام به اسارت گرفته بودن. این اظهارات واکنشایی منفی رو در میان هواداران ترامپ بدنبال داشت چون دوران اسارت اونو تجربه ای دردناک و البته مهم واسه یه شخصیت سیاسی در حزب جمهوری خواه می دونستن که باید به اون احترام گذاشته شه.

هم اینکه بسیاری نقش مک کین در آشتی دادن آمریکا و ویتنام رو ارج می بذارن، دو کشوری که پس از گذشت نزدیک به نیم قرن از جنگ خونین ویتنام حالا متحدینی نزدیک حساب می شن.
جون مک کین بعد از ایجاد روابط دیپلماتیک بین دو کشور در سال ۱۹۹۵، بارها از ویتنام دیدن کرد و حتی به زندان «هانوی هیلتون» که دیگه به یه جاذبه گردشگری تبدیل شده بود برگشت و همراه با بقیه زندانیان قبلی این زندان خاطرات گذشته خود رو مرور کردن.

ژنرال دویت دیگه هیچ وقت این فرصت رو نیافت که با مک کین ملاقات کنه اما تصور خود از ملاقاتشان رو اینجور میگه:” اگه اون به ویتنام می اومد، من به اون خوشامد می گفتم، نه به عنوان یه اسیر قبلی و یه زندانبان، بلکه به عنوان دو کهنه سرباز از دو طرف جبهه جنگ که حالا در شرایط آشتی با همدیگه ملاقات می کنن”. وقتی که خبر مرگ مک کین رو شنید، دویت گفت که از این اتفاق “بسیار ناراحت” شده و میگه:” لطفاً اگه می تونین از طرف من به خونواده اش تسلیت بگید”.

جون مک کین، سناتور پر طاقت و سمج جمهوری خواه در سن ۸۱ سالگی درگذشت

جنگ ویتنام؛ لشکرکشی ناتموم دولت آمریکا واسه جلوگیری از گسترش کمونیسم

۱۰ فیلم جنگی جذاب و دیدنی که شاید ندیده باشین [قسمت دوم]

سفر به سرزمین اژدهای آبی؛ راهنمای گردشگری ویتنام

Related posts