رهبری خدمتگزار و اعتماد سازمانی
اعتماد، دربرگیرندهی مفاهیم مهمی برای مطالعه است و کلید اصلی برای توسعه روابط بین فردی به شمار میرود. سطح پایین اعتماد باعث میگردد که کارکنان جریان اطلاعات را در سازمان منحرف کند و سوءظن و بدگمانی در بین کارکنان رواج پیدا کند و ارتباطات باز و صادقانه در سازمان از بین برود و تصمیمات سازمان از کیفیت مطلوبی برخوردار نباشند. اعتماد، مفهومی چندسطحی بوده، به تعاملات سطوح گوناگون همکاران، تیمها و سطوح درون سازمانی مربوط میشود. رهبر خدمتگزار به طرق زیر بر فرهنگ سازمان تأثیر دارند.
- الگو و نمونه بودن
- نحوه تخصیص منابع سازمان
- معیارهایی که به وسیلهی آن، به استخدام، ترفیع یا اخراج کارکنان اقدام میکنند.
- اهمیت دادن و توجه داشتن به پاداش
قابل تأمل است که اعتماد نیز به شدت تحت تأثیر فرهنگ است. برخی دیگر از عوامل مرتبط با فرهنگ اعتماد در سازمان عبارتند از:
- عمق و کیفیت روابط فردی
- شفافیت نقشها و مسئولیتها
- شایستگیها برای انجام امور و وظایف محوله
- شفافیت چشم انداز و اهداف سازمانی
- وفای به عهد
واضح است که بسیاری از این عوامل با رفتار رهبر در سازمان ارتباط دارند. جوّ اعتماد زمانی به وجود میآید که مدیران آنچه را که متعهد به انجام آن بودهاند را انجام دهند و رفتارشان قابل پیش بینی باشد.
«راسل» معتقد است که اعتماد، جوهرهی رهبری خدمتگزار است. «گرینلیف» بر آن است که رهبری خدمتگزار را میتوان هم مقدمه و هم میوه و ثمر اعتماد سازمانی به شمار آورد. توجه به دیگران در رهبران خدمتگزار و مقدم دانستن منافع پیروان بر منافع شخصی رهبر، نقش اساسی را در ایجاد جوّ اعتماد در سازمان دارا است.