۱-۳- مقدمه
در این فصل ابتدا در خصوص روش تحقیق و جامعه آماری توضیحاتی داده میشود و سپس مدل مورد استفاده به همراه تعریف عملیاتی متغیرها ارائه خواهد شد. در نهایت نیز روش آماری مورد استفاده در تجزیه و تحلیل به همراه آزمونهای پیشفرض مورد نیاز جهت استفاده از روشهای مذکور توضیح داده خواهد شد. یکی از اصلیترین بخشهای هرتحقیق، روش انجام تحقیق میباشد. در این فصل در ارتباط با جامعه آماری، روشهای جمعآوری اطلاعات، قلمرو زمانی تحقیق، فرضیههای تحقیق و روشهای آماری آزمون فرضیهها بحث خواهد شد. هرگونه اشتباه در مراحل فوق میتواند به نتایج گمراهکننده منجر شود. لذا دقت در شناسایی روشهای صحیح تحقیق به همراه استفاده درست ازآنها به روایی تحقیق و نتایج حاصله کمک خواهد کرد.
۳-۲- روش تحقیق
این پژوهش، یک پژوهش کاربردی و در حوزه پژوهشهای همبستگی است، که مبتنی بر اطلاعات واقعی صورتهای مالی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. تحقیقات همبستگی، شامل کلیه تحقیقاتی استکه در آنها سعی میشودارتباط بین متغیرهای مختلف با استفاده از ضرایب همبستگی، کشف یا تعیین شود. هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین تجدید ارائه صورتهای مالی و تغییر حسابرس در شرکتهای پذیرفتهشده بورس اوراق بهادار تهران است. بنابراین، این پژوهش کاربردی است. طرح پژوهش آن نیمهتجربی و با استفاده از رویکرد پس رویدادی است. از روش پس آزمون زمانی استفاده میشود که پژوهشگر پس از وقوع رویدادها به بررسی موضوع میپردازد. افزون بر آن امکان دستکاری متغیرهای مستقل وجود ندارد (نمازی، ۱۳۸۲). اطلاعات مربوط به بخش مبانی نظری پژوهش، از مجلات و کتابهای معتبر تخصصی انگلیسی و فارسی استفاده شده است. دادههای کمی پژوهش نیز از طریق مراجعه به صورتهای مالی شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران، نرم افزار تدبیر پرداز وسایر بانکهای اطلاعاتی سازمان بورس اوراق بهادار تهران گردآوری شده است.
۳-۳- سؤال تحقیق
با توجه به مبانی نظری و پیشینه پژوهش، مسئله اصلی این مطالعه، بررسی رابطه بین تجدید ارائه صورتهای مالی و تغییر حسابرس در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. در واقع سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که: آیا رابطه معناداری بین تجدید ارائه صورتهای مالی و تغییر حسابرس در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد؟
۳-۴-فرضیه تحقیق
با توجه به مبانی نظری، پیشینه پژوهش بالا و اهداف این پژوهش، فرضیههای پژوهش حاضر به شرح زیر تدوین گردید:
فرضیه اول: بین تجدید ارائه صورتهای مالی و تغییر حسابرس رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه دوم: بین شدت تجدید ارائه صورتهای مالی و تغییر حسابرس رابطه معناداری وجود دارد.
۳-۵- متغیرهای تحقیق و شاخص اندازهگیری آنها
در این پژوهش تجدید ارائه صورتهای مالی و شدت تجدید ارائه صورتهای مالی به عنوان متغیرهای مستقل، تغییر حسابرس به عنوان متغیر وابسته و اظهار نظر حسابرسی، اندازه شرکت، رشد واحد مورد رسیدگی، اهرم مالی، اندازه هیئت مدیره، استقلال اعضای هیئت مدیره و نرخ بازده داراییها به عنوان متغیرهای کنترلی در نظر گرفته شده اند.
تجدید ارائه صورتهای مالی
متغیر مستقل تحقیق بیانگر تغییرات انجام شده در صورتهای مالی (بویژه تغییرات در سود) در نتیجه تجدید ارائه ناشی از انجام تعدیلات سنواتی میباشد. تعدیلات سنواتی یعنی اقلام مربوط به سنوات قبل که در تعدیل مانده سود (زیان) انباشته ابتدای دوره منظور میگردد، به اقلامی محدود میشود که از ” تغییر در رویه حسابداری “ و ” اصلاح اشتباه “ ناشی گردد. اثر تعدیلات سنواتی باید از طریق اصلاح مانده سود (زیان) انباشته ابتدای دوره در صورتهای مالی منعکس گردد . اقلام مقایسهای صورتهای مالی نیز باید ارائه مجدد شود، مگر آنکه این امر عملی نباشد. در چنین شرایطی موضوع باید در یادداشتهای توضیحی افشا شود . همچنین میزان و ماهیت اقلام تشکیل دهنده تعدیلات سنواتی و دلایل توجیهی تغییر در رویه حسابداری و همچنین این امر که اقلام مقایسهای صورتهای مالی ارائه مجدد شده است، باید در یادداشتهای توضیحی افشا گردد (سازمان حسابرسی، ۱۳۹۰).
در این پژوهش همانند پژوهشهای البرینگ و همکاران (۲۰۱۳) و وانگ و هو[۱۵۶] (۲۰۱۱) تجدید ارائه صورتهای مالی به عنوان یک متغیر مجازی میباشد، که در صورت تجدید ارائه صورتهای مالی عدد «یک» و در مقابل آن عدم تجدید ارائه صورتهای مالی با عدد «صفر» در نظر گرفته میشود.
شدت تجدید ارائه صورتهای مالی
از آنجا که اکثر شرکتهای ایرانی اقدام به تجدید ارائه صورتهای مالی خود میکنند؛ بنابراین در این پژوهش بهمنظور در نظر گرفتن اهمیت تجدید ارائه، علاوه بر بررسی تأثیر تجدید ارائه صورتهای مالی بر تغییر حسابرس، تأثیر شدت تجدید ارائه صورتهای مالی بر تغییر حسابرس نیز مورد بررسی قرار میگیرد. لازم به ذکر است در پژوهش حاضر همچون پژوهشهای لیوانت و تان[۱۵۷] (۲۰۰۴) و هیرشی و همکاران[۱۵۸] (۲۰۱۲) شدت تجدید ارائه، بهوسیله فرمول زیر محاسبه میشود.
RESM: شدت تجدید ارائه
RESNI: سود خالص تجدید ارائه شده
NI: سود خالص گزارششده اولیه
: کل داراییها
تغییر حسابرس
متغیر وابسته در این پژوهش، تغییر حسابرس میباشد. تغییر حسابرس یک متغیر مجازی میباشد
دانلود کامل پایان نامه در سایت pifo.ir موجود است. |
که همانند پژوهشهای ماند و سون (۲۰۱۳) و گواچینتو (۲۰۱۲) در صورت تغییر حسابرس عدد «یک» و در صورت عدم تغییر حسابرس عدد «صفر» در نظر گرفته میشود.
اظهار نظر حسابرسی
جانسون و لایز[۱۵۹] (۱۹۹۵) و وو و چای[۱۶۰] (۲۰۰۱) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که شرکتها زمانی که اظهارنظر مشروط دریافت میکنند حسابرسان خود را تغییر میدهند. در این پژوهش مطابق با پژوهشهای جانسون و لایز (۱۹۹۵) ، وو و چای (۲۰۰۱) و ماند و سون (۲۰۱۳) در صورت گزارش مشروط به غیر از دلیل فرض تداوم فعالیت عدد «یک» و در غیر این صورت عدد «صفر» قرار میدهیم.
اهرم مالی
جنسن و مکلینگ[۱۶۱] (۱۹۷۶) نشان دادند که مدیران و مالکان همواره فرصت انتقال ثروت را از اعتباردهندگان به خود دارند. هرچه میزان بدهی شرکت بیشتر باشد، ثروت بالقوه قابل انتقال بیشتر است. در این شرایط استقلال حسابرس اهمیت بیشتری پیدا میکند تا بتواند از رعایت شرایط قرارداد استقراض اطمینان بیشتری ارائه دهد. لذا مدیران و مالکان برای کسب اعتماد اعتبار دهندگان اقدام به استفاده از خدمات حسابرسی مینمایند که از همه لحاظ مورد اعتماد سرمایهگذاران باشند (زارعی مروج، ۱۳۸۴).در رابطه با وجود ارتباط معنی دار بین اهرم مالی شرکتها و تغییرات حسابرس میتوان به پژوهش وو و چای (۲۰۰۱) اشاره کرد. نسبت اهرم مالی از تقسیم بدهیها به کل داراییها بدست میآید. این متغیر در پژوهشهای ( آقایی و چالاکی، ۱۳۸۸؛ لین و وانگ، ۲۰۱۰) نیز استفاده شده است.
اندازه شرکت:
پالمروز (۱۹۸۴) نشان داد که هرچه اندازه شرکت بزرگتر میشود، تعداد قراردادهای کارگزینی نیز افزایش پیدا میکند و این امر نظارت مالکیت بر مدیریت و همچنین نظارت اعتباردهندگان بر مالکیت و مدیریت را با دشواری بیشتری مواجه میکند و این امر ضرورت استقلال حسابرس را بیشتر میکند. لذا مالکین و مدیران تا جایی که استقلال کامل حسابرسان برای طرفین حاصل شود، اقدام به تغییر حسابرس مینمایند. همچنین با بالاتر رفتن میزان داراییها نیاز به حسابرس بزرگتر و معتبرتر نیز احساس میشود و هرچه مبلغ داراییهای شرکت بالاتر باشد احتمال تغییر حسابرس بیشتر است.جانسون و لایز (۱۹۹۰) نشان دادند عامل اندازه شرکت بر تغییر حسابرسان اثر قابل ملاحظه ای دارد. مطابق با پژوهش نمازی و شمس الدینی (۱۳۸۶) لگاریتم طبیعی فروش شرکت به عنوان معیار اندازه شرکت در نظر گرفته شده است.
نرخ بازده داراییها:
همانند پژوهش ماند و سون (۲۰۱۳) و گواچینتو (۲۰۱۲) نرخ بازده داراییها به عنوان متغیر کنترلی در نظر گرفته میشود. در این پژوهش همانند پژوهشهای بیان شده نرخ بازده داراییها از نسبت سود عملیاتی به کل داراییها بدست میآید.
حاکمیت شرکتی
همانند پژوهش ماند وسون (۲۰۱۳) متغیرهای اندازه هیئت مدیره، استقلال هیئت مدیره، مالکیت نهادی و نرخ بازده داراییها به عنوان متغیرهای کنترلی دیگر در نظرگرفته میشوند.همچنین همانند پژوهشهای حساس یگانه و همکاران (۱۳۸۷)، گرین (۲۰۰۵) تعداد اعضای هیئت مدیره به عنوان معیار اندازه هیئت مدیره در نظرگرفته شده است. نسبت تعداد مدیران غیرموظف به تعداد کل اعضای هیأتمدیره به عنوان معیار استقلال هیئت مدیره همانند پژوهشهای لین و مینگ (۲۰۰۹)، دیمیتروپولوس و آستریو (۲۰۱۰)، و قائمی و شهریاری (۱۳۸۸) در نظر گرفته شده است. مالکیت نهادی برابر درصد سهام نگهداری شده به وسیله شرکتهای دولتی و عمومی از کل سهام سرمایه است که این شرکتها شامل شرکتهای بیمه، مؤسسههای مالی، بانکها، شرکتهای دولتی و دیگر اجزای دولت است. این متغیر در پژوهشهای کومار (۲۰۰۴)، ارن هارت و لیزال (۲۰۰۶)، نمازی و کرمانی (۱۳۸۷) و ستایش و کاظم نژاد (۱۳۸۹) نیز با همین تعریف به کار رفته است.
۳-۶- جامعه آماری و نمونه پژوهش
شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل میدهند. در این پژوهش از نمونهگیری آماری استفاده نمیشود؛ اما شرایط زیر برای انتخاب نمونه قرار داده شده و نمونه مطالعه به روش حذفی انتخاب خواهد شد:
- از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۲، در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته باشند.
- سال مالی خود را طی دورههای مورد نظر تغییر نداده باشند.
- یادداشتهای همراه صورتهای مالی در دسترس باشد.
- جزء شرکتهای سرمایهگذاری، هلدینگ، بانکها، واسطهگری و لیزینگ نباشند.