امام (ره) در نکوهش اهل ظاهردر باب قرآن می فرمایند: چنانچه بعضى اهل ظاهر، علوم قرآن را عبارت از همان معانى عرفیّه عامیّه و مفاهیم سوقیّه وضعیّه مىدانند؛ و به همین عقیده تفکّر و تدبّر در قرآن نکنند؛ و استفاده آنها از این صحیفه نورانیّه که متکفّل سعادات روحیّه و جسمیّه و قلبیّه و قالبیّه است، منحصر به همان دستورات صوریّه ظاهریّه است؛ و آن همه آیاتى که دلالت کند بر آنکه تدبّر و تذکّر آن لازم یا راجح است و از استناره به نور قرآن، فتح ابوابى از معرفت شود، پس پشت اندازند؛ گویى قرآن براى دعوت به دنیا و مستلذّات حیوانیّه و تأکید مقام حیوانیت و شهوات بهیمیّه نازل شده است.
و سپس ادامه می دهند: اهل ظاهر بدانند که قصر قرآن را به آداب صوریّه ظاهریّه و یک مشت دستورات عملیّه و اخلاقیّه و عقاید عامیّه در باب توحید و اسما و صفات، نشناختن حق قرآن و ناقص دانستن شریعت ختمیه است، که باید اکمل از آن تصوّر نشود و الّا ختمیّت آن در سنّت عدل محال خواهد بود. پس چون شریعتْ ختم شرایع و قرآنْ ختم کتب نازله و آخرین رابطه بین خالق و مخلوق است، باید در حقایق توحید و تجرید و معارف الهیّه، که مقصد اصلى و غایت ذاتى ادیان و شرایع و کتب نازله الهیه است، آخرین مراتب و منته النّهایه اوج کمال باشد، و الّا نقص در شریعت که خلاف عدل الهى و لطف ربوبى است لازم آید؛ و این خود محالى است فضیح و عارى است قبیح، که با هفت دریا از روى ادیان حقّه لکّه ننگش شسته نشود. (خمینی، ۱۳۸۸ ج، اقتباس صص ۷۳-۷۵)
بر همین اساس است که اهمیت سعی در فهم آیات وبه عمل در آوردن آنها بسیار مورد توجه قرار گرفته است،در روایتی ازحضرت باقر( علیه السّلام) فرموده اند: «اى گروه قرآنخوانان از خداى عز و جل بپرهیزید در آنچه از کتاب خود بشما داده است زیرا که من مسئولم و شما هم مسئول هستید، من از رساندن و تبلیغ رسالت مسئولم، و شما از آنچه از قرآن و سنت من در بردارید مسئول هستید. (کلینی،پیشین، ص ۴۰۹)
۵-۶-تفسیر نادرست آیات:
هدف از انس با قرآن بهره مندی از تعالیم نورانی وحیات بخش آن است.هر عاملی که مانع دستیابی به این هدف گردد؛مانعی در راه این هدف می باشد.یکی از این موارد به تفسیر آیات مربوط می گردد به این معنا که اگرآیات قرآن درست تفسیر نگردد سبب عدم فهم صحیح قرآن ودرنتیجه عدم بهره مندی از مفاهیم عالی آیات ویا حتی انحراف از هدف ومعنای آیه میگردد.
امام خمینی(ره)در این باره می فرمایند:«قرآن غنى ترین کتابهاى عالم است در تربیت، در تعلیم و تربیت، منتها متخصص لازم دارد. این طور نیست که بعضى گمان کردند که ما دو تا آیه را بلدیم پس ما قرآنشناسیم، اسلامشناسیم. کسانى که قرآن را از رو نمىتوانند درست بخوانند خودشان را اسلامشناس حساب مىکنند.»(خمینی،بی تا، ج۱۵ ،ص۴۱۵ )
بنابر نکته فوق الذکر تفسیر قرآن به تخصص وعلم کافی نیاز دارد.امام خمینی(ره)در سخنان دیگری به دو گروه عرفا ومادیون که به طور افراطی به تفسیر آیات برطبق آراء خود می پرداختنداشاره کرده اند وروش آنها را نادرست دانسته ومورد نقد قرار می دهند. (همان، ج۸ ، ص۵۳۰)
ایشان در اشاره به کار گروههای منحرف از جمله حزب بعث درجهت ضربه زدن به اسلام می فرمایند:
«یک آیه از قرآن را مىگیرند، یک جمله از نهج البلاغه را مىگیرند و به دیگرهایش هیچ کارى ندارند. و با آن یک جمله مىخواهند نهج البلاغه و قرآن کریم و اسلام را از بین ببرند. این جملاتى که از دهان بعضى از این منحرفین در مىآید،…. این جملات نه این است که اینها به اسلام عقیده دارند. نه اینکه اینها با اسلام آشنا هستند. اینها مىخواهند با شمشیر اسلام، اسلام را از بین ببرند.)همان، ج۱۳،ص ۳۶۳(
با توجه به آنچه بیان شد،اهمیت دستیابی به تفسیردرست آیات،در جهت انس با قرآن به خوبی آشکار می گردد.همانگونه که در بحث های گذشته بیان شد؛برای دستیابی به تفسیر درست آیات بهره مندی از تعالیم وتفاسیر ائمه ومتخصصان علوم دینی بسیار ضروری است.
۵-۷-عدم بهره مندی مناسب از تعالیم ائمه اطهار در کنارقرآن
بر طبق سخن گهر بار پیامبر اسلام دو ثقلی که ایشان در میان امت خود بجای نهادند و هرگز از هم جدا نمی شوند ؛قرآن وائمه اطهار(علیهم السلام)هستند.امامان بزرگوار ما همواره خود را به عنوان قرآن ناطق ومفسر واقعی قرآن معرفی می نمودند.اما به علل مختلف این مفسران حقیقی قرآن از کتاب الهی مسلمانان جدا شدندو همین امرسبب انحراف جامعه اسلامی از مسیر خود وایجاد مشکلات فراوانی در امت اسلامی گشت.امام خمینی (ره)با اشاره به این حقیقت تلخ ، تاسف خود را از اینکه ائمه اطهار نتوانستند آن طور که شایسته است قرآن وعلوم آن را تعلیم بدهند وآیات آن را تفسیر کنند ؛ بیان می فرمایند. (همان، ج۱۹، اقتباس ازص ۷)
آنچه سبب سیر تدریجی جدایی ائمه (معصومین)از قرآن کریم در طول تاریخ شده است؛در سخنان بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی این چنین بیان شده است:
«اکنون ببینیم چه گذشته است بر کتاب خدا، این ودیعه الهى و ما ترک پیامبر اسلام( صلى اللَّه علیه و آله و سلم) مسائل أسفانگیزى که باید براى آن خون گریه کرد، پس از شهادت حضرت على (علیه السلام) شروع شد. خودخواهان و طاغوتیان، قرآن کریم را وسیلهاى کردند براى حکومتهاى ضد قرآنى؛و مفسران حقیقى قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم( صلى اللَّه علیه و آله و سلم)دریافت کرده بودند و نداى« إِنّى تارکٌ فیکُمُ الثقلین »در گوششان بود با بهان
برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید. |
ههاى مختلف و توطئههاى از پیش تهیه شده، آنان را عقب زده و با قرآن، در حقیقت قرآن را- که براى بشریت تا ورود به حوض بزرگترین دستورزندگانى مادى و معنوى بود و است- از صحنه خارج کردند؛ و بر حکومت عدل الهى- که یکى از آرمانهاى این کتاب مقدس بوده و هست- خط بطلان کشیدند و انحراف از دین خدا و کتاب و سنت الهى را پایه گذارى کردند، تا کار به جایى رسید که قلم از شرح آن شرمسار است.
هر چه این بنیان کج به جلو آمد کجیها و انحرافها افزون شد تا آنجا که قرآن کریم را که براى رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عائله بشرى، از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدى (ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند برساند و این ولیده «علم الاسماء» را از شرّ شیاطین و طاغوتها رها سازد و جهان را به قسط و عدل رساند و حکومت را به دست اولیاء اللَّه، معصومین- علیهم صلوات الاولین و الآخرین- بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارند- چنان از صحنه خارج نمودند که گویى نقشى براى هدایت ندارد.
و کار به جایى رسید که نقش قرآن به دست حکومتهاى جائر و آخوندهاى خبیثِ بدتر از طاغوتیان وسیلهاى براى اقامه جور و فساد و توجیه ستمگران و معاندان حق تعالى شد. و مع الأسف به دست دشمنان توطئهگر و دوستان جاهل، قرآن این کتاب سرنوشتساز، نقشى جز در گورستانها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگى آنان باشد، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا بکلى از صحنه خارج شد. (همان ، ج۲۱ ص۳۹۵)
بنابراین یکی از مهم ترین نکات در انس با قرآن توجه به تعالیم وتفاسیر ائمه معصومین (علیهم السلام)،یعنی مفسران حقیقی قرآن ،است.باید توجه داشت که اهمیت این نکته به دلیل جلوگیری از تفسیر نادرست آیات وانحراف از مسیر تعالیم حقیقی اسلام است.
۵-۸-نقشه دشمنان:
در کنار همه موانعی که در درون امت اسلامی وجود دارد،دشمنان خارجی نیز با حربه های مختلف سبب وارد آمدن ضربه های هولناک به جایگاه قرآن در امت اسلامی شده،جریان انس صحیح با قرآن را از مسیر خود خارج ساختند .مقام معظم رهبری(مدظله)در مورد ریشه مهجوریت قرآن در دوران قبل از انقلاب می فرمایند:
«ما باید قبول کنیم که ملت ما در نیم قرن پیش از انقلاب ـ که واقعاً مدت کمی نیست ـ روز به روز از قرآن فاصله گرفته و دور شده است.آن رژیم فاسد خبیث، یکی از بزرگترین ضربههایی که زد و ضررهایی که وارد کرد، همین بود که قرآن را به تدریج کنار گذاشت؛ تا آنجا که از میان جامعه ما بیرون رفت. لذا در مدارس ما، درس موسیقی میدادند؛ اما از آموزش قرآن خبری نبود. ( خامنه ای،پیشین، ۴/۱۲/۱۳۶۸)
و درجای دیگر می فرمایند:«این دورى ما از قرآن را رژیم کافر ملحد معاند پهلوى به وجود آورد. لذا وقتىکه من مىگویم اگر ما پنجاه میلیون نفر هستیم ـ غیر از چند میلیون بچههاى کوچکِ زیر پنج سال ـ بقیه باید بتوانند قرآن را از رو تلاوت کنند، شما تعجب مىکنید؛ در حالى که تعجب ندارد. مگر اینطورى نبود؟ قبل از دوران رژیم گذشته، تقریباً اینگونه بود. بىسوادها اکثریت قاطع بودند؛ اما غالب آنها قرآن را بلد بودند. شما جوانان ندیدهاید؛ ولى من و کسانى که در سنین من هستند، به تکرار و تکرار، کسانى را دیدهایم که سواد روخوانى نداشتند و حروف فارسى را نمىشناختند؛ لیکن مىتوانستند قرآن را از رو بخوانند.» (خامنه ای،پیشین، ۱۹/۰۱/۱۳۶۹)
مقام معظم رهبری (مدظله)علت عدم انس افراد تحصیلکرده جامعه با قرآن را عوامل فوق می دانند ومی فرمایند:« امروز، فردى داراى تحصیلات عالیه و احیاناً قادر به نطق به چند زبان بیگانه، بلد نیست یک سطر قرآن را بخواند! شما را به خدا، این در جامعهى ما طبیعى است، یا تصنعى و تحمیلى؟! طبیعى نیست. مگر این مىشود؟» (خامنه ای،پیشین،۱۹/۰۱/۱۳۶۹)
بنا بر آنچه گفته شد،یکی از مهم ترین علل عدم ترویج انس با قرآن وقرار نداشتن قرآن در جایگاه اصلی خودنقشه های دشمنان در این زمینه می باشد.مقابله با این نقشه ها برای تحقق انس با قرآن در جامعه بسیار اهمیت دارد.
۵-۹-انزوای قرآن در حوزه های علمیه
حوزه های علمیه به عنوان مراکز اصلی تربیت دانشمندان علوم اسلامی وتفسیر وتبیین آیات قرآن وتعالیم دینی مطرح می باشند؛به همین دلیل حفظ جایگاه صحیح قرآن در آنها وترویج انس با قرآن در این مراکز دارای اهمیت فراوانی می باشد.این نکته مد نظر مقام معظم رهبری بوده است به این نحو که با اشاره به انزوای قرآن در حوزه های علمیه فرموده اند:
«مىبایست علم قرآن، شناسایى قرآن، فهم قرآن و انس با قرآن به عنوان یک علم و یک رشته در حوزهها وجود داشته باشد. طلاب ما باید قرآن و یا لااقل بخشى از قرآن را حفظ کنند، یا حداقل با آن مأنوس باشند. چقدر مفاهیم اسلامى در قرآن هست که اگر ما بخواهیم در فقه بحث کنیم، به فکر آنها نمىافتیم. این انزواى قرآن در حوزههاى علمیه و عدم انس ما با قرآن، براى ما خیلى مشکلات درست کرده است و بعد از این هم خواهد کرد و به ما تنگنظرى خواهد داد.
من یکوقت در سالهاى قبل از انقلاب در مشهد در درس تفسیر، به طلبهها مىگفتم که ما از اولِ «بدان ایّدک اللّه»، تا وقتىکه ورقهى اجتهادمان را مىگیریم، مىتوانیم حتّى یکبار به قرآن مراجعه نکنیم! یعنى وضع درسى ما اینطورى است که اگر طلبهیى از ابتدا حتّى یکبار به قرآن مراجعه نکند، مىتواند همین رشتهى ما را از اول تا آخر سیر کند و مجتهد بشود! چرا؟ چون درس ما اصلًا از قرآن
عبور نمىکند. متأسفانه حالا هم که نگاه مىکنم، مىبینم همانطور است. ما در فقه گاهى مثلًا یک آیهى قرآن را ذکر مىکنیم، آن هم خیلى رویش کار و تحقیق نمىشود؛ به قدرى که در روایات ما بحث مىشود و کار مىشود.
قرآن از حوزهى ما منزوى است؛ مثلًا علم قرآن، مسائل مربوط به قرآن؛ همین چیزهایى که شما مىبینید تحت عنوان علوم قرآن الآن رایج شده و گذشتگان کتابهاى زیادى در بارهى آنها نوشتند و حالاها هم خوشبختانه بعضیها توجهاتى به آنها مىکنند. تفسیر هم که یک علم مستقل است، همینطور است.» (خامنه ای،پیشین،۳۱/۶/۱۳۷۰)
موانع انس با قرآن به طور خلاصه را می توان به صورت زیر نمایش داد
حبّ دنیا
پیروی از هوا وهوس
قساوت قلب
حجاب
آراء
فاسده و
مسالک